rss صفحهاصلی بینالملل ایران اجتماعی اقتصادی سیاسی ورزشی فرهنگوهنر معرفیاستان شهرستانها ثبتخبر دربارهما تماسباما پیوندها آرشیو | ||||
به گزارش شمالغرب به نقل از مشکین رسا، میترا ولی محمدی دانش آموز 15 ساله ای که بر اثر بی توجهی آموزش و پرورشی ها زمین گیر شده است در گفتگو با خبر نگار ما گفت: میترا هستم از دانش آموزان مدرسه «بنت الهدی 2» چند صباحی است که دیگر پاهایم توان بردن من به آن مدرسه را ندارد. وی در بیان حادثه ای که برای خود افتاده است گفت: چهارشنبه زنگ ورزش داشتیم مربی ورزشی مدرسه مجبورم کرد بدون هیچ گونه نرمش و امادگی بدنی ورزش انعطاف پذیری را انجام دهم با اینکه اعتراض کردم که بدون نرمش نمی توانم این نوع ورزش را انجام دهم اما مربی ورزشی بدون توجه به حرف هایم مجبورم کرد این ورزش را انجام دهم. وی افزود: موقع انجام انعطاف صدای کوچکی از کمرم آمد مدتی بعد متوجه درد شدیدی شدم. فردای آن روز که رسید با وجود درد بسیار و طاقت فرسا با زحمت وافری خود را به مدرسه رساندم، اما از شدت درد کمرم - که جرقه اش در زنگ ورزش خورده بود و به صدای کوچکی که از کمرم بلند شد و بی اعتنا بودیم- نتوانستم در کلاس حضور یابم و همین باعث شد به پزشک مراجعه کنم. به گزارش مشکین رسا، با وجود اینکه صدای کوچکی بود، اما نتیجه ی آن صدای کوچک کنج خانه را برای یک دختر نوجوان رقم زده بود. نتیجه ای که از عمل ناشیانه ی یک مربی ورزشی به عمل آمده بود و کسی پاسخگوی آن نبود. آیا میترای نوجوان مشگین شهری می تواند با پاسخگویی افراد ذیربط دوباره سرپا ایستد و آن نرمشی که بخاطر انجام ندادن آن دچار چنین بلایی شده است دوباره انجام دهد. بشینیم زیر کرسی دردهای پدری که نگرانیِ چشمانش و پریشانی احوالش چندان است که الفاظ فقط می تواند اندکی از آن را در خود بگنجاند: حسن ولی محمدی پدر دانش آموزان حادثه دیده گفت: وقتی به خاطر درد شدید دخترم به پزشک مراجعه کردیم پزشک گفت چیزی نیست و مشکل رفع می شود. اما با این حال دخترم از درد زمین گیر شده بود پاهایش خشک شده بود دیگر توان ایستادن و راه رفتن نداشت دوباره به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کردم دخترم را سریعاً به اردبیل اعزام کرد – در این حال دخترم از شدت درد کمر به خود می پیچید و درد امانش را بریده بود- بعد از انجام معاینات مکرری دکتر سخنی بر زبان آورد و دنیا شروع به چرخیدن دور سرم گشت، دکتر گفت نخاع دخترم مشکل پیدا کرده است و عمل جراحی انجام دادند، اما بعد از عمل دکتر مرا فقط به یک درصد احتمال خوب شدن دخترم امیدوار کرد. دخترم که تا چند روز پیش یک درصد هم سلامتیش خدشه دار نشده بود امروز بایستی تنها به یک درصد از برگشتن همان سلامتیش امیدوار می شدم. وی ادامه داد: یک هفته از غیبت میترا به مدرسه اش می گذشت و مدیر مدرسه تازه یادش افتاده بود چرا میترا یک هفته به مدرسه نیامده است و در طی تماسی بعد از گذشت یک هفته که برای مدیر مدرسه فقط یک هفته بود و 6 روز، اما برای میترا و خانواده اش هر روزش برابر با، شاید بتوان گفت، یک سال بود از ماجرا آگاه شد. اما آن مربی ورزشی که نرمش را حذف کرد و به صدای کوچکی بی اعتنا شد کجاست نه سراغی نه تماسی ...؛ اگر زنگ ورزش یعنی امیدوار کردن پدری تنها به احتمال برگشتن فقط یک درصد از سلامتی دخترش است اگر نباشد شاید پاهای دیگری زمین گیر نشود یا اگر مربی مسئولیت پذیری انتخاب گردد شاید صدایی از کمر به گوش نرسد یا اگر احیاناً رسید درمانش را همان لحظه پیگیری کند وقتی سلامتی آموزش می دهیم حافظ سلامتی هم باشیم هیچ شعاری بدون عملی به جایی نرسد. وی در ادامه گفت: به آموزش و پرورش مراجعه کردم رئیس آموزش و پرورش گفت درست خواهد شد؛ پنج روز بعد از عمل به آموزش و پرورش مراجعه کردم و برای پیگیری مشکلات پیش امده خواستم به مدیر کل اموزش و پرورش مراجعه کنم اما از اموزش و پرورش مشگین شهر مانع شدند و گفتند ما خود نامه ای جهت پیگیری مشکلات شما از مدیر کل دریافت می کنیم. که بعد از مدتی نامه ای از مدیرکل آموزش و پرورش دریافت و به تأئید رئیس بیمارستان رساندیم اما در طول یک ماه گذشته هیچ گونه اقدامی نشده است. دوباره که به آموزش و پرورش مراجعه کردیم اما ریاست آموزش و پرورش مشگین شهر در پاسخ گفت برو هرکاری که از دستت برمی آید انجام بده حتی به طور صریح گفت برو شکایت کن. در پی این ماجرا خواستم به مدیرکل آموزش و پرورش مراجعه کنم اما مانع شدند و گفتند خودمان حلش می کنیم و هنوز که هنوز است هیچ اقدامی صورت نگرفته است. پدر این نوجوان 15 ساله گفت: بعد از این جریانات خواستار ثبت فیلم این حادثه توسط صدا و سیما شدم اما متأسفانه فرماندار شهرستان نیز اجازه ی آن را هم نداد. وی افزود: دکتر گفته بود معلوم نیست بهتر خواهد شد یا نه و این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت دکتر 100 جلسه فیزیوترابی تجویز کرده است. و شغلم کارگری است و اجاره نشین هستم و هر جلسه فیزیوترابی که در خانه برای دخترم تجویز شده است هزینه هنگفتی را می طلبد آموزش و پرورش خود را کنار کشیده و بیمه دانش آموزی هم تاکنون هیچ درصدی از مخارج این حادثه را پرداخت نکرده است، من نیز از کار خود بخاطر رسیدگی به دخترم زده ام و با این وضعیت اقتصادی جامعه دچار مشکل شده و در امورات زندگی روزمره مانده ام. وی اظهار کرد: چندین بار به دفتر نماینده شهر مراجعه کردم رئیس دفتر از آموزش و پرورش خواستار رسیدگی شده اما تاکنون هیچ اقدامی نشده است، وقتی نمایندگان محترم در مجلس قرآن بدست گرفتند وعده ی رسیدگی به مشکلات مردم را دادند باید اکنون یادآوری کنند این مردم است که نماینده می خواهد نه زمین بایر و خیابان های خالی. به داد مردم رسیدن تنها کلنگ زدن نیست گاهی شنیدن درد و دلهای مردم است چه بسا با نصف هزینه یک سفر تفریحی بتوان گرهی از گره باز کرد). وی ادامه داد: تنها کمکی که از طرف نماینده شهرستان به این دختر شده است چهارصدهزار تومان کمک نقدی بوده است. وی گفت: از انجایی که بیش از یک ماه است دخترم در رخت خواب به سر می برد برای جلوگیری از دیگر مشکلات از اداره بهزیستی درخواست تشک برقی کردیک که ان هم بعد از بارها مراجعه به اداره بهزیستی دریافت شده است. دانش آموزی زمین گیر شده است که اگر سهل انگاری نمی شد شاید مثل شما یکی از آن پست و مقام ها را داشت و همکار شما می شد اکنون که این حادثه رخ داده است کجاست آن همه همدردی هایی که پشت تریبون اظهار می دارید. آیا همدردی در همین حد خلاصه می شود که مدیر مدرسه از وضع یک دانش آموز دختر در اثر غیبت مداوم 6 روز باخبر شود؟ یا در این خلاصه می شود که مسئولان آموزش و پرورش به جای کمک رسانی به والدینش بگوید به من ربطی ندارد؟ یا رئیس دفتر نماینده با شنیدن اظهارات پدری با گوشی تلفن مجوز رسیدگی را صادر کند؟ یا در این خلاصه می شود که فرماندار از انتشار برخی حقایق از طریق صدا و سیما مانع شود؟
انتهای پیام/پ انتهای پیام/ اخبار استان اردبیل را اینجا بخوانید دیدگاههای ارسال شده ، پس ازتأیید توسط مدیر مسئول سایت منتشر خواهد شد. نظرات شما عزیزان:
واقعا متاسفم برای این مملکت باید حسرت خورد فقط حححسسسرررتتت.یاعلی
![]() ![]() ![]()
مطالبمرتبط |
| |||