rss صفحهاصلی بینالملل ایران اجتماعی اقتصادی سیاسی ورزشی فرهنگوهنر معرفیاستان شهرستانها ثبتخبر دربارهما تماسباما پیوندها آرشیو | ||||
![]() ![]() به گزارش شمالغرب، در دو سال اخیر درمورد موقعیت جغرافیایی آستارا و تالش و اردبیل ، مطابق اسناد بارها اشاره کرده ایم، باتوجه به نقشه قدیمی صفویان و نیز اسناد و مدارک، نجفقلی خان وطندوست آراللو(آلارلو) ملقب به سالارمنصوردر سال 1275هجری شمسی در دوره قاجار ، حاکم اردبیل، مشکین و طالش بوده است. براساس مدارک و اسناد و عهدنامه صلح عثمانی ها با صفویان در سال 963 شمسی و نقشه های دوران صفویه و قاجاریه و پهلوی اول و دوم، شواهد نشان دهنده حاکمیت اردبیل برآستارا و تالش است.هم چنین آستارا از موقوفات شیخ صفی الدین می باشد. از اظهارات صفر نعیمی نماینده ، چنین استنباط می شود که در رابطه با حدود و ثغور و موقعیت جغرافیایی استان اردبیل ، مخصوصاً نمین و ویلکیج و شاهرود و 13 روستای ادعای وی و هم چین در مورد تابع بودن آستارا و تالش به اردبیل ، فاقد اطلاعات و معلومات و مطالعات تاریخی است و در این مورد لازم است وی از اساتید تاریخ برای مشورت استفاده نماید و یا کتاب های تاریخی را بیشتر مطالعه کند. صفر نعیمی به جای این که در مورد زمین خواری و ویران سازی و کوه خواری منطقه حیران پاسخگو باشد، با ادعاهای از خود در آوردی ، در مورد الحاق نمین و ویلکیج اظهارات بی پایه و بی اساسی را مطرح کرده است که لازم شد مطابق اسناد و مدارک ، وی را برای مناظره دعوت نموده تا در رابطه با موقعیت جغرافیایی و قدمت تاریخی و تابع بودن نواحی تالش و آستارا برای عموم مردم روشنگری شود. در حالی که در چند سال اخیر نمایندگان اردبیل، پیگیر الحاق آستارا به اردبیل هستند و در این رابطه بارها مطابق اسناد و مدارک و دلایل محکم و استنادات تاریخی و جغرافیایی و قوانین تقسیمات کشوری ، اقداماتی صورت گرفته و حتی در نشریات و سایت ها به این موضوع اشاره شده است. اخیراً نماینده آستارا که خود متولد روستای رز نمین و نسل اندر نسل در این روستا زندگی و رشد و نمو و پرورش یافته اند، اظهاراتی بیان کرده اند که از یک نماینده با این طرز بیان خیلی بعید به نظر می رسد که با هر گونه دلایل ، غیر ممکن است شاهرود و نمین و ویلکیج و 13 روستا به آستارا الحاق شود. - اولاً در مورد الحاق یک بخش و روستا و شهر و به نزدیک ترین مرکز زمانی اتفاق می افتد که از لحاظ مسافت و مساحت نزدیک باشد. - دوماً الحاق زمانی صورت می گیرد که یک روستا و یا بخش و شهر و یا شهرستان از مرکز استان و یا بخش و شهری منتزع ا شده باشد و به تناوب ما بین بخش و شهر و استان اتفاق افتاده باشد( مانند جدا شدن آستارا از اردبیل و رد و بدل شدن بین اردبیل و گیلان). - سوماً در تقسیمات کشوری ، در هیچ یک از موارد قانونی ، تابع بودن شاهرود و نمین و ویلکیج به آستارا و گیلان بیان نشده است و از سال 1309 تا سال 1339 هیچ اثری از تابع بودن شاهرود و نمین و ویلکیج و 13 روستای ذکر شده توسط صفر نعیمی آورده نشده است. - چهارماً در سرشماری نفوس و مسکن سال های (1335) ، (۱۳۴۵) ، (۱۳۵۵)، (۱۳۶۵)، (۱۳۷۵)، (۱۳۸۵ ) (۱۳۹۰) مبنی بر جمعیت ساختاری و آماری شهرستان نمین و ویلکیج برای آستارا تعیین و مشخص نشده است و هیچ اشاره ای به آن نگردیده است. - پنجماً طی 120 سال اخیر ، تمامی مکاتبات اداری و برگزاری انتخابات مجلس شورای ملی و تعیین و انتخاب حاکمان ( حوزه انتخابیه اردبیل ، مشکین و خلخال و نمین و ویلکیج و آستارا و اجارود به صورت مشترک بوده است ) و تعیین حاکمان نمین از ناحیه اردبیل و حتی تعیین حاکم برای آستارا و اداره آن از سوی اردبیل بوده است. در مورد وجه اشتراک زبانی و آداب و رسوم و محاورات محلی و منطقه ای ، در این زمینه ساکنان و مردمان آستارا به اردبیل و نمین و ویلکیج و عنبران و شاهرود نزدیک تر هستند و مردمان آستارا برخاسته از این نواحی هستند و خاستگاهشان از اردبیل و نمین و ویلکیج است و چون آستارا تابع اردبیل بوده ، و وصلت های فامیلی برگرفته از یکسان بودن نژاد و هم زبان بودن مردمان نمین و آستارا است که چون آستارا خود از توابع اردبیل است ( مانند مردمان شکی و شیروان و قره باغ و آستارای جمهوری آذربایجان) که در دوران قاجاریه از ایران جدا شدند ، اما مردمانشان تا زمان فعلی هم به ترکی و آذری محاوره می کنند. اگر قرار باشد شهری یا ناحیه و دهستانی منتزع و یا الحاق شود ، در این زمینه محکم ترین و مبرهن ترین دلیل ، همان فاصله اندک ، مسافت و مساحت و هم چنین سوابق تابع بودن یک ناحیه و شهر و روستا و دهستان و بخش است که تقسیمات کشوری به صراحت در این مورد ، قوانین بند به بند و تبصره و ماده اشاره نموده است. انتهای پیام/ اخبار استان اردبیل را اینجا بخوانید دیدگاههای ارسال شده ، پس ازتأیید توسط مدیر مسئول سایت منتشر خواهد شد. نظرات شما عزیزان: ![]() ![]()
مطالبمرتبط |
| |||